نویسنده: بهاء الدین خرمشاهی




 

1- قرآن کتاب مقدس و قدسی و آسمانی و الهی است. حرمت نهادن معنوی مؤمنان و مسلمانان پارسا به قرآن کریم تا به حدی است که فی المثل نامیدن آن را به صورت « قرآن» یعنی بدون آوردن صفت مجید ( که در میان ما شیعیان بیشتر رواج دارد) یا کریم ( که فریقین به کار می برند) نیز روا نمی دارند. و اگر در این مقاله یا دانشنامه گاهی بدون صفت آمده، به دلیل الزام دانشنامه نویسی به اختصار است.
2- در هنگام قرائت آن، که قاری غالباً خوش خوانی آن را می خواند، یا از رادیو و تلویزیون یا نوار یا دیسکت پخش می شود، همه باید به دستور صریح قرآنی خاموش باشند و گوش فرا دهند ( وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ) ( و چون قرآن خوانند به آن گوش [و دل] بسپارید و [در برابر آن] خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید- اعراف، 204). در عربستان، شرطه ها حرف زدن و همهمه کردن و ایجاد سر و صدا را به هنگام قرائت قرآن یا پخش صوت قرائت، بی توبیخ و تنبیه نمی گذارند. از طرف دیگر وقتی که قاری به خوش خوانی قرآن مشغول است در پایان هر آیه با عنایت که می خواهد نفس تازه کند با گفتن « الله» یا « الله- الله» یا « بارک الله/ تبارک الله» و جملات دعائیه که دسته جمعی ادا می شود، احساسات خود را ابراز و هنرمند خوش خوان را تشویق می کنند.
3- قرائت قرآن که از مهمترین عبادات مسلمانی است، چه آهسته، چه بلند، چه از حفظ، همه اداب بسیاری دارد از استحباب وضو داشتن و استقبال قبله ( رو به قبله بودن) و ضرورت آموزش های اولیه چون تجوید و رعایت وقف و ابتدا و سایر علائم سجاوندی که فی المثل اشاره به ادغام، یا اولویت قطع ( وقف)، یا اولویت وصل دارد.
4- به دستور قرانی ضرورت دارد که پیش از آغاز به قرائت قرآن و گفتن بسم الله الرحمن الرحیم، استعاذه شود ( گفتن عبارت أعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ- نحل، 98).
5- همچنین به نهی صریح قرآن، مس ( بسودن/ لمس کردن کلمات قرآن جز برای کسی که طهارت شرعی دارد، روا نیست. ( اگر هم این آیه تأویل داشته باشد و معنای باطنی و ژرف آن این باشد که حاق حقایق قرآن را جز پاکیزگان اهل توحید که راسخان در علم و ایمانند در نمی یابند، باز هم حکم اجماعی فقهای مذاهب اسلامی، درباره معنای اول، به قوت خود باقی است. اما دست زدن/ مالیدن به ترجمه قرآن، در هر حال بی اشکال است.
6- قرائت قرآن ( مانند نماز) بر جنب و حائض روا نیست تا رفع محظور شود. توضیح فقهی تر آنکه، خواندن حتی یک حرف از هر یک از چهار سوره ای که سجده واجب دارد ( سوره های سجده، 15؛ فصلت، 37؛ نجم، 62؛ علق، 19) نیز مس قرآن و به همراه داشتن قرآن بر جنب حرام است. ولی خواندن بیش از هفت آیه از سوره هایی که سجده واجب ندارد، و نیز مس اجزاء قرآن ( غیر از خطوط آن) و به قولی همراه داشتن آن، بر جنب مکروه است.(1)
7- باید از دادن قرآن به دست کافر، یا باقی نهادن آن در دست او خودداری شود؛ مگر با اطمینان از اینکه قد تحقیق در دین اسلام و قرآن دارد، و با دست تر خطوط آیات را لمس نمی کند.(2) مسائل فقهی قرآنی به ویژه آن بخش که با فرهنگ عامه ربط و پیوند دارند بسیار فراوان است و حتی کتاب های مستقلی در این باب تدوین شده است.(3)
8- هر کس که قرآن را به دست کسی می دهد غالباً آن را می بوسد و با دو دست که خود رفتاری حاکی از احترام است، آن را به به دست کسی که می خواهد تحویل می دهد. گیرنده هم به احترام قرآن از جای خود بلند می شود و این رسم که به احترام ورود قرآن به جمعی یا محفلی یا به هنگام رسیدن به دست کسی، آن فردا یا همه حاضران از جای خود بر می خیزند، رسم کهنی است.
9- این رسم را هم قدما بیشتر از معاصران رعایت می کرده اند که در مجاورت قرآن پای خود را دراز نکنند یا در محلی که قرآنی در آنجا هست نخوابند مگر که عسر و حرج و تنگنای جا در زندگی امروز به قاعده الضرورات تبیح المحظورات/ المحذورات ( چه بسا ناچاری، امور ناروا را روا می گرداند) این رسم را کمرنگ کرده باشد. اما هنوز بسیاری کسان روی قرآن هیچ کتاب دیگر ( تا چه رسد به اشیای دیگر) قرار نمی دهند. با مصحف خانوادگی را در لفاف پارچه ای می پوشانند، که در قدیم بسیار هنری و ترمه دوزی و یراق دوزی شده بود، و امروزه ساده تر است، و در عین حال باز هم کوشش می شود که از پارچه های مخمل یا انواع ظریف دیگر باشد.
10- صلوات فرستادن بعد از آنکه قاری خوشخوان در مجلسی قرائت سوره ای یا چند ایه را، که معمولاً می کوشند به تناسب موضوع و ترکیب جمع مستمعات یا شرکت کنندگان محفل علمی یا جشن یا سوگواری مذهبی باشد، به پایان رساند، و عبارت صدق الله [العلی] العظیم [و نحن علی ذلک من الشاهدین و الشاکرین] را ادا کرد، همگی مستمعان به بانگ جلی ( بلند در حد تناسب و شیوا و آشکار) در جامعه ما و اغلب جوامع اسلامی رایج است. منشأ رسم صلوات فرستادن که پس از پایان قرائت قرآن در مجالس، یا به درخواست خطیب و واعظ، یا هر آنگاه که نام حضرت رسول ( ص) برده شود، از دستور آیه قرانی ( ایه 56 سوره احزاب) گرفته شده است. فرق صلوات های اهل سنت با اهل تشیع در این است که جز شافعیان، سایر مذاهب عبارت « و آله» را ندارند یا اگر « و آله» را دارند « و صحبه» ( و نیز صحابه او) را نیز به همراه آن و به دنبال آن می آورند.

پی نوشت ها :

1. ر.ک: استفتائات قرآنی، مطابق با نظرات حضرات آیات امام خمینی، گلپایگانی، خویی، ادارکی، خامنه ای، بهجت، فاضل، تبریزی، مکارم شیرازی، تدوین حجت الاسلام غلامرضا نیشابوری، تهران، انتشارات سید جمال الدین اسد ابادی، 1375، ماده 12 و 13.
2. ر.ک: استفتائات قرآنی ( پیشگفته)، ماده 5.
3. ر.ک: سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن. تألیف و گردآوری حاج شیخ غلامرضا نیشابوری. 4 ج، تهران، انتشارات سید جمال الدین اسد آبادی، 1375. گفتنی است که این کتاب حاوی 140 سرگذشت و نکته و مسأله قرآنی است و ارزش آن از نظر قرآن در فرهنگ عامه نیز قابل توجه است.

منبع مقاله :
خرمشاهی، بهاء الدین؛ ( 1390)،قرآن در زندگی و فرهنگ عامه، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول